سر مایه های هر دلی حرف هایست که برای نگفتن دارد
سر مایه های هر دلی حرف هایست که برای نگفتن دارد
روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین سجاده اش عبور کرد. مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: "هی!!! چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟" مجنون به خود آمد و گفت: "من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم، تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟
شادی
پنجشنبه 21 آبان 1388 ساعت 04:12 ب.ظ